پلاک 14
دستنوشته ها ی یک خبرنگار

 

عارف گفت: این شهر حتما امشب اسیر خشم خدا میشود ولی با اصرار این مرد مجبور شد شب را درخانه او میهمان شود شب هنگام عارف ازخواب بیدار شد تا نمازشب بخواندقدم قدم به سمت حیاط حرکت کرد تا وضو بگیرد .بسم الله گفت و شروع به شستن دستهایش کرد ومشتی آب برداشت تا صورتش را از غبار خواب پاک کند اما وقتی همزمان آب را به صورتش میریخت صورتش را بالاگرفت و خشکش زد.



ادامه مطلب


نوشته شده در تاریخ شنبه 25 اسفند 1389 توسط علی جعفری

برچسب ها: عارف کرج نمازشب زلزله فساد 

 

هم کلام شدن با ايراني ها خشم اين افسر را بهمراه داشت برای همین عراقی ها باوجود اینکه علاقه داشتند به ایرانیها نزدیک بشن ازترس نمیتونستن به ما نزدیک بشن. چند روز بعد اما اتفاق عجیبی افتاد...
افسر عراقی ازصبح حال و هوای دیگه ای داشت انگار میخواست چیزی بگه ولی نمیتونست . پیش خودم فکرمیکردم اینبار به کی میخواد گیر بده برای صحبت کردن باایرانیها خدا میدونه ! اما وقتی زبان باز کرد واقعا داشتم تعجب میکردم



ادامه مطلب


نوشته شده در تاریخ شنبه 12 اسفند 1389 توسط علی جعفری

برچسب ها: داستان کوتاه افسرعراقی تفحص پیشانی بند 

کبوتر حرم امام رضا این داستان رو خیلی وقت بود میخواستم بنویسم ولی فرصتش پیش نمیومد.ماجرای این داستان کاملا واقعیه و درسال 80اتفاق افتاده منتهی اسامی رو تغییردادم .

این ماجرای واقعی یک عشق است که بدلیل کم توجهی و تعیین معیارهای غلط باپیشمانی همراه شد.ماجرایی که شاید هیچ وقت از ذهن بازیگران آن پاک نشود...




ادامه مطلب


نوشته شده در تاریخ شنبه 11 اسفند 1389 توسط علی جعفری

برچسب ها: داستان آموزنده مشهد اینترنت امام رضا 
مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Blog Skin