پلاک 14
دستنوشته ها ی یک خبرنگار

یه تیکه نون ساندویچ توی پیاده رو افتاده بود مثل یه قوطی نوشابه که گاها با پا جابجاش میکنم همینجور باخودم میکشیدمش و قدم میزدم .به اتفاقی که افتاده بود فکرمیکردم برای همین اصلا به کاری که دارم میکنم توجهی نداشتم .

 

کمی که جلوتر رفتم پیرمردی زد به شونه ام و گفت : پسر جون با نعمت خدا اینکارو نکن .انگار متوجه نشده باشم که چی میگه یه نگاه به پیرمرد کردمو یه نگاه هم به زیر پام انگار بازم خشکم زده بود و متوجه حرفش نشده باشم بِروبِر به پیرمرد نگاه کردم . پیرمرده دوباره گفت: منظورم این تیکه نونه .اون نعمت خداست چرا بهش بی احترامی میکنی؟

 

انگار تازه متوجه شده باشم که دارم چیکار میکنم .به پیرمرده گفتم : بله حق باشماست . اومدم که نون رو بردارم .پیرمرده زودتر از من برداشت و بوسید و گذاشت یه گوشه ای از باغچه کنار پیاده رو .




ادامه مطلب


نوشته شده در تاریخ یک شنبه 21 مرداد 1391 توسط علی جعفری

برچسب ها: سگ نان اعصاب پیاده رو مسلمان  امام حسن  

 

کسانی که باسازمانهای امنیتی آمریکا کمترین آشنایی دارن میدونن که این سازمانها ازلایه های مختلفی تشکیل میشن که هرکدومشون دایره فعالیتش جدا ازیکدیگه تعریف شده و هرکسی قادر به ورود به هسته های مرکزی یا همون لایه های میانی یا مرکزی نیست .

یکی از این سازمانهای امنیتی -نظامی پنتاگون یا همون وزارت دفاع ایالات متحده است که فقط در شمایل اداری دارای 7 لایه حفاظتی هست که 3لایه ابتدایی مربوط به حفاظت فیزیکی ساختمان پنتاگون و کارمندان و مدیران این مجموعه بشمار میره و ازلایه چهارم تا هفتم وظیفه حفاظت از شخص وزیر رو به عهده دارند.اما بعدازاینکه اوباما باواسطه های دیپلماتیک اولین نامه خودش رو به رهبر فرزانه انقلاب فرستادو ایشون به این نامه بی توجهی نشون دادن....

 




ادامه مطلب


نوشته شده در تاریخ دو شنبه 30 مرداد 1391 توسط علی جعفری

برچسب ها: قاسم سلیمانی لئون پانتا پنتاگون نامه  اوباما سپاه قدس سازمانهای امنیتی آمریکا 



همسرشهید دکتر چمران می گوید:

من همیشه دوست داشتم به مصطفی اقتدا کنم و مصطفی خیلی دوست داشت تنها نماز بخواند . 

به من گفت : 
نمازتان خراب می شود.

من نمی فهمیدم که شوخی می کند یا جدی می گوید ، ولی باز بعضی نمازهای واجب را به او اقتدا می کردم و می دیدم مصطفی بعد از هرنماز به سجده می رود، صورتش را به خاک می مالید و گریه می کرد، چه قدر طول می کشید این سجده ها! 





نوشته شده در تاریخ دو شنبه 30 مرداد 1391 توسط علی جعفری

برچسب ها: چمران  نماز  نیاش عرفان همسرشهید چمران اقتدا 

وضعیت مالی خوبی داشت شنیده بودم توکارساخت و سازه اما وارد دفترش تاحالا نشده بودم .وقتی اونجا رفتم همون توی دقایق اولیه متوجه شدم که حرفایی که درمورد وضعیت مالی این آقا زده میشه درسته .برای همین خیالم راحت شدچون پیشنهاد ناچیز من نمیتونست اذیتش کنه وباری هم براش محسوب نمیشد.

 

بعد ازسلام و علیک و احوالپرسی موضوع رو باهاش درمیون گذاشتم اما برخلاف انتظارم بهم گفت : راستش درسته شما برام محترمی اما من اگه قرار بود ازاین پولها خرج کنم که نمیتونستم گلیم خودمو ازآب بیرون بکشم !!

من که جا خورده بودم بهش گفتم : مگه هزینه یه دیوار کشی اونم درحد 7-8متر چقدر هزینه داره که زیربارش نمیری و راضی میشی خودت و جد وآبادت فحش بخورن؟تازه آجراشم که بعدا میتونی استفاده کنی پس نگران چی هستی ؟

 

یه نیشخندی زدوگفت: سرت توحساب و کتابه اما اینطورها هم که میگی نیست...




ادامه مطلب


نوشته شده در تاریخ سه شنبه 10 مرداد 1391 توسط علی جعفری

برچسب ها: خرابه دل  نفس زمین  دیوار کشی  

تااون زمان هیچ کس موهاش سفید نمیشدنه در سر و نه در صورت  پس گاهی اتفاق می افتاد که کسی به جمعی وارد می شد که پدری و فرزندانش در آن جمع حاضر بودند و میان پدر و فرزندان تفاوتی نبود . آن شخص تازه وارد برای اینکه بدونه باچه کسی و درچه حدی هم کلام بشه مجبور بود بپرسه: که کدام یک پدر هستید ؟ چون زمان حضرت ابراهیم علیه السّلام شد دعا نمودند و از خدا خواست تا او را نسبت به فرزندانش ممتاز گرداند.




ادامه مطلب


نوشته شده در تاریخ یک شنبه 8 مرداد 1391 توسط علی جعفری

برچسب ها: پیر حضرت ابراهیم موی سفید ریش سفید 
مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Blog Skin