یه روزی به یکی از دوستانم گفتم : اگه یه روزی همسایه شما بیاد دره خونه شما رو بزنه و بگه فلانی این خانم یا دخترمن. اگه ممکنه باخودتون ببریدش فلان شهرستان یا استان اونجا بچرخونیدش و برگردونید.اینم پول سفرایشون و خرج شما. بهش شک نمیکنی؟ نمیگی این چه مرد بی غیرتیه ؟
کمی فکرکردو گفت :چراشاید همینو بهش بگم. بهش گفتم :حالا که چهل نفر ناموسشونو بهت میسپارن که نه یه شهرستان و یه استان دیگه بلکه ببریشون یه کشور دیگه وخرج اونا و خودتم میدن بنظرت طبیعیه ؟ حتی اختیارشون هم دست شماست اینکه کجا برن کجا بیان ،کجا بخوابن،چی بخورن ،چی نخورن .بهشون امرو نهی میکنی که چه کاری بکنن و چه کاری نکنن , چی بخرن و چی نخرن وحتی کی ازخواب بلند بشن ازهرکسی پذیرفته نیست.حتی اگه دو روز یه مرد به همسرش اینقدرامرو نهی کنه روز سوم زنه ازکوره درمیره میگه : مگه من نوکرتم که اینقدربهم میگی چیکار کنم یا نکنم ...
ادامه مطلب
برچسب ها: سرمایه پست مقام پول آبرو امام حسین مداح زائر ناموس زن دختر همسایه مرگ
وزیرامورخارجه عربستان درنامه ای محرمانه به سفیراین کشور درمصرصراحتا به او دستورمیدهد تمام تلاش خود را برای ممانعت ازپیروزی اسلامگرایان وپیروزی احمد شفیق درمقابل محمدمرسی به نمایش بگذارد.فیصل این دستور را تاکید ملک عبدالله دانسته و دلیل این خواسته را کاهش اعتبار عربستان درصورت پیروزی اسلامگرایان درمیان کشورهای اسلامی معرفی میکند.
ادامه مطلب
برچسب ها: بنی صدر احمدشفیق مصر حسنی مبارک انتخابات
امروزتوی مسجد گوهرشاد نشسته بودم یکطرفم یه پیرمرد شهرستانی نشسته بود که البته سرزبون داشت بهش نمیومد آدم ساده ای باشه .طرف دیگه م هم یکی ازاینهایی بود که وقتی میخواست نماز بخونه مثلا میگفت :خدایا نیت میکنم که 4رکعت نماز ظهربخوانم به امامت فلان کس برای رضای تو...یا اینکه تمام حروف رو باید ازمخرج اصلی مثلا ادا میکرد .بعد ازدعا و کمی درد ودل وقت نماز که شد نگاهم به جورابام افتاد و متوجه شدم بجای جوراب خودم ،جوراب برادرمو اشتباه آوردم امکان تماس که اون موقع ازحرم نداشتم ونمیدونستم هم که راضی هست یا نه برای همین تصمیم گرفتم ازپام درش بیارم که بخاطر یه جوراب نمازمو ازدست ندم .همزمان بامن این آقایی که خیلی با وسواس نماز میخوند هم جورابشو ازپاش درآورد. یه باره چشمم به این پیرمرده افتاد که داشت به ما نگاه میکرد.
ادامه مطلب
بلاخره با هرزحمتی بوداتاقها رو توزیع کردم و اتاق خودمم دادم به اونها که راحت باشن و کنار هم .گفتم شاید اینطوری مشکل حل بشه .اما ظاهرا این ماجرا سردرازی داشت . همیشه آخرین نفر وارد اتوبوس میشدن و کاروان باید معطل اونها میشد.توی اتوبوس زائرین برای حرکت در گرما نشستن ,اونها بدون هیچ دغدغه ای خرید میکردن و انگار نه انگار که من دارم گلومو پاره میکنم .وقتی از نجف میخواستیم خارج بشیم همه ساکها رو بار زده بودن وداشتن سوار میشدن که دیدم این چند تا خانوم کنار هتل وسط چندتا پسر جوون گیرافتادن وبه اسم خریداونها داشتن هم اذیتشون میکردن و هم با کیف این زائرین ور میرفتن که پولها شونوسرقت کنن.تااینو دیدم بادوتاشون درگیرشدم .اما اینم شد برام یه امتیاز منفی چون من نمیتونستم بگم چه بلایی سرخانومهاتون داشتن میاوردن ...
ادامه مطلب

ادامه مطلب
برچسب ها: قلاده های طلا وزارت اطلاعات امین حیایی شریفی نیا ابوالقاسم طالبی
« این هواپیماها برای کمک به پیروزی علیه شبکه تروریست ها عمل می کنند و طی عملیات این گونه هواپیماها- بسیاری ازتروریستها درپاکستان، افغانستان ویمن کشته شده اند .استفاده ازاین نوع هواپیماهای بدون سرنشین، قانونی، اخلاقی، ضروری و متناسب است . براساس قوانین بین المللی، آمریکا در واکنش به حملات ۱۱ سپتامبر، در حال نبرد مسلحانه با القاعده، طالبان و گروه های مرتبط با آنهاست. و ما همچنین می توانیم از قوه قهریه به نحوی که با حق ذاتی ما برای دفاع از خود همخوان باشد استفاده کنیم. درقوانین بین المللی چیزی نیست که مانع استفاده ازهواپیماهای کنترل از راه دور برای این منظور یا مانع استفاده ما از قوه مرگبار علیه دشمنانمان در خارج از میدان نبرد شویم.»
ادامه مطلب
برچسب ها: جان برنن اوباما RQ170 هواپیمای بدون سرنشین بن لادن ماموریت
پسر اول گفت: مادر جون برم جبهه؟ گفت: برو عزیزم . . . رفت و والفجر مقدماتی شهید شد.
پسر دوم گفت: مادر، داداش که رفت من هم برم؟ گفت: برو عزیزم . . . رفت و خیبر شهید شد.
پدر گفت: حاج خانم بچه ها رفتند، ما هم بریم تفنگ بچه ها روی زمین نمونه، رفت و کربلای ۵ شهید شد.
مادر به خدا گفت: همه دنیام رو قبول کردی، خودمم هم قبول کن. رفت و حج خونین شهید شد....
این دیالوگ ساده و کوتاه کاملا واقعیه و دریکی از روستاهای اطراف اراک در دهه 60 اتفاق افتاده .اگرچه بین آنچه اتفاق افتاده فاصله چندساله وجود داره اما این ماجرا اززیباترین اتفاقات دوران دفاع مقدس محسوب میشه که کمتر به اون پرداخته شده است .
برچسب ها: شهید مادرشهید والفجرمقدماتی کربلای 5 حج خونین خیبر
قطعا این حکایت قدیمی را خیلی ها شنیده یا خونده اندکه روزی پدری پیر بهمراه پسرش به حمام محل میرود .پدر که بدلیل کهولت سن مریض احوال بود ناچارا روی دوش پسرش به حمام برده میشد و بخاطربالارفتن سن و سالش طبیعتا کمی متوقع و اخلاق کودکانه هم پیدا کرده بود . آن روز پیرمرد کمی سرحال بود چون باپسرش به حمام میرفت و این برای هر پدری یعنی اینکه برای پسرت که ثمره وجودت است اهمیت داری .
ازقضا درحمام پدرکمی تشنه میشود و رو به پسر کرده و ازاو کمی آب طلب مینماید .پسرکه بخاطر روی دوش آوردن پدرش تاحمام و رسیدگی به نظافت جسمی پدر طی دوران کهولت خسته شده بود پیش خودش میگوید: پدرم که نابیناست پس بگذار باهمین کاسه کمی از آب حوضچه نظافت حمام به او بدم و خودم را خلاص کنم .
برای همین به سمت کاسه آب دست برده و آنرا با آب حوضچه پرمیکندو باتعارفی به پدر تحویل میدهد تا ازآن آب بخورد ،پدرتاکاسه رو جلوی لبانش برد لبخندی زده و آب را سرمیکشد.
ادامه مطلب
برچسب ها: قطر کودتا حمدبن خلیفه حمدبن جاسم تمیم بن حمد پسرعلیه پدر
خیلی دوستش داشتم اون شب تصمیم گرفتم بلاخره کاره خودمو بکنم .صبح بعد از نماز صبح دیگه خوابم نبرد. رفتم جلوی آئینه و مشغول شدم به ور انداز کردن سر و وضع ظاهریم .
ادامه مطلب
برچسب ها: خاطره عموحسن شهید همت عکس یادگاری شهید حسن امیری فر
کاروان یه ساعتی میشد که رفته بود و منو این پیرزن کنار سیطره بازرسی نشسته بودیم ببینیم چه اتفاقی میفته .یه باره دیدم یکی از روحانیونی که قبلا هم بامن اومده بوداز راه رسیدوبعد از احوال پرسی گفت :سید اینجا نشستی ؟نبینم زانوی غم بغل گرفته باشی..انگار داغم با این حرف تازه شده باشه قضیه رو بهش گفتم . اون بنده خدا خندید وگفت : این که مشکل نداره فقط من هرچی گفتم تو قبول کن بقیه اش بامن .نمیدونستم میخواهد چیکار کنه ولی چاره ای هم نداشتم برای همین گفتم : هرکار دوست داری بکن.
رفت پیش پیرزنه وبعد ازتوضیحات مفصلی گفت : مادرجان حالا که نمیشه کاری کرد یاباید برگردی هتل یا اینکه ...
اگه اجازه بدی من شمارو به هم محرم کنم ...
ادامه مطلب
برچسب ها: پیرزن زائر نجف سفرکربلا صافی صفا عروس حضرت زهرا(س)