پلاک 14
پلاک 14
دستنوشته ها ی یک خبرنگار

روستای پرنگینهمونجور که قبلا هم براتون نوشتم روستای پرنگین از توابع بخش سلطانیه که الان به شهرستان ارتقاء پیدا کرده میباشد.تقریبا آخرین روستا در قسمت شمالی این شهرستان محسوب شده و در دامنه بلندترین قله استان زنجان واقع شده .

از شرق به روستای شیزر از جنوب شرقی به روستای بوجی از جنوب به روستاهای تازه کند و آقزوج ، ازجنوب غربی به روستای  برنقور ،قشقلاق و ونونان ، ازغرب به روستاهای چمه و چمرود و ازشمال هم با مسافت زیادی به گیلوان در شهرستان طارم متصل میشه .

این روستا قدمت زیادی داره و آثار تاریخی قبل از اسلام در اون کشف شده . دراین پست بعد از انتشار تصاویری از روستا قصد دارم مناطق دیدنی استلک و خانیّک رو بحضورتون معرفی کنم .

 

روستای پرنگین 

تصویری از روستای پرنگین از نمای کوه روبروی روستا مشهور به اوتای

امسال به همت فرماندار جدید و بخشدار منطقه جاده روستا دردست تعمیر و مسطح کردن هست .اما بدلیل اینکه چندسالی میشه که به جاده دست زده نشده لودر تمام جاده رو شخم زده و حسابی سنگ ها زده بیرون وتا گریدر وارد جاده نشه بسیار خطرناکه که با ماشین های سبکی مثل پراید و ... برید.

بااحتیاط از جاده حرکت کردیم و شب ساعت حوالی 10:30 رسیدیم به روستا تاریک بود اما به محض ورود مورد استقبال تعدادی از فامیل ها قرار گرفتیم و بعد از پذیرایی مختصری وسایلمون رو از ماشین پیاده کردیمو به سمت خونه راه افتادیم.

اون شب خسته بودیم برای همین زود خوابمون بردو صبح برای تمیزکردن خونه و مسیر خونه که بخاطر بارندگی ها خراب شده بود کمی مشغول شدیم .

روستای پرنگین

توی روستا وقتی صبح ازخواب بلند میشی روبروت با کوه بلندی روبرو میشی که منظره قشنگی داره و سالهای ساله که استقامت و بودن رو برای اهالی به نمایش گذاشته .

امسال وضعیت گردو که مهمترین محصول باغی روستاست تعریفی نداره و علت اونهم سرمای پس از بهاره که درختها رو عمدتا خشکونده ولی الحمدالله بخاطر بارشهای خوبی که وجود داشته وضعیت میوه های دیگه خوبه .عکس زیر یکی از درختان گیلاس داخل باغچه خونه ست.

روستای پرنگین

در تصویر زیر هم برادر همسر گرامی رفتن بالای درخت توت و درحال چیدن و تناول اون هستن وچون همسرو بچه هاشون همراهشون نبودن حسابی تونستن دلی از عزا دربیارن اما بنده مجبور شدم هرچی کنده بودم رو برای خودشیرینی هم که شده برای اونها ببرم .البته چون هوای روستا سرده هنوز گیلاس و توت بخوبی نرسیده و ابتدای تیرماه وقت خوبی برای رفتن به روستاست،مخصوصا امسال که هوا خنک تر و بسیار دلچسبتر از سالهای گذشته است .

روستای پرنگین

پائین روستا کنار جاده دو تا درخت متعلق به ماست که یکی توت سفیده و یکی هم شاه توت بفکرم رسید که یه تاب ببندیم و بذاریم باشه تا هرکی اومد ازش استفاده کنه .ظاهرا یه تاب عادی به نظر میرسه ولی وقتی سوارش میشی تاب میخوری به پائین که نگاه میکنی و زیرپات رو تا دهها متر خالی میبینی ترس هیجان انگیزی بهت دست میده .البته یکی هم کوتاه تر انتهای شرقی روستا کنار نهر آب درست کردیم تا خانمها و بچه ها هم بتونن ازش استفاده کنن(خداکنه ازبین نبرنش و باقی بمونه)

روستای پرنگین

مهدی و طاها درحال استفاده از تاب

بعد از ظهر برای درست کردن مسیر راه عبوری سمت شرقی روستا کمی از ده فاصله گرفتیم بین راه حسن آقای اله یاری و برادر همسرش اکبر آقا رو دیدم که با خانمهاشون جای دنجی رو برای استراحت انتخاب کردن و کنار آب نشستن .بعداز سلام و احوالپرسی بامن همراه شدن تا مسیر مشهور به آق لوی رو کمی مسطح کنیم . که اینکار تا شب طول کشید و بخشی از راه به همت این دوستان درست شد اگرچه تا وقتی که مسیر تعریض نشه بخاطر تردد دام قطعا خراب خواهد شد.

روستای پرنگین

 

اینم حسین اقا درحال چیدن گل محمدی

روستای پرنگین

صبح روز بعد قرار بود با آقا ابوالفضل برای آبیاری درختا بریم خانیک اما چون من خسته شده بودم منو بیدار نکرده بود وخودش صبح یه الاغ گیر آورده بود و بی سرو صدا رفته بود.(حالا واقعا دلش برای خستگی من سوخته بود یا چون یه الاغ بیشتر گیرش نیومده بود، از پیاده رویش ترسیده بود الله اعلم ...چشمک ) بعدازاینکه بیدار شدم وسایلم رو جمع کردم و راه افتادم .هرچی هم گشتیم الاغ بیکار گیرنیاوردیم(الان فصل برداشت یونجه در منطقه است و داشتن یه الاغ یه نعمت بزرگ در روستا محسوب میشه) که مجبور نشیم مسیر رو پیاده برم.

روستای پرنگین

مسیرخانیک رو باید از طریق  جاده ماشین رو شروع کنیم و بعد از گذشتن از چالاک که اطرافش باغات و چشمه های خوبی داره با خارج شدن از جاده اصلی و ازطریق جاده مال رو بسمت استلک یا منطقه شمالی روستا ادامه بدیم .

روستای پرنگین

استلک جای مسطح و زیبائیه که بنابرگفته اهالی زمانی محل استقرار خونه های روستائیان بوده اما بخاطر بادهای شدید و کمبود آب مجبور شدن به نقطه دیگه ای کوچ کنن. الان دراین منطقه گندم ،جو و یونجه بصورت دیم کاشته میشه البته بعضی از اهالی در زمینهای کشاورزیشون یا چشمه دارن و یا اینکه از چشمه های نزدیک که در زمینهای خودشونه با لوله کشی آب رو انتقال دادن تا بتونن از مسطح بودن زمین برای کشاورزی استفاده کنن .اگرچه معتقدم پتانسیل موجود در منطقه بسیار زیاد تر ازاینی هست که الان داره ازش استفاده میشه .بطور مثال جای خالی کشت گندم دراین منطقه بسیار زیاد و سهم کنونیش بسیار بسیار ناچیزه.

روستای پرنگین

درطول مسیر شیارهای زیبائی در دل کوهها قرار دارن که از دامنه شروع و به دره ها منتهی میشه .ازاین مناظر در طول مسیر زیاد دیده میشه .

روستای پرنگین

 مسیری که باید از روستا تا مقصد طی بشه نزدیک به 7کیلومتره که حدودا باید 4 کوه رو پشت سرت بگذاری تا به مقصد برسیم .
دراین مسیر چنددره و دامنه وجود داره که پر از گلهای شقایقه ...

روستای پرنگین

 

به لطف بارشهای خوبی که امسال وجود داشته چای کوهی که به زبان محلی بهش توکلوجه گفته میشه در طول مسیر زیاد دیده میشه اگرچه گیاهان و دمنوش هایی مثل کهلک اوتی (کاکوتی) و قلندرک هم به وفور یافت میشه اما هیچی برای من طعم و رنگ این گیاه پرخاصیت رو نداره . این گیاه قالبا اگر یک شاخه ازاین گیاه دیده بشه اطرافش میتونید بوته های زیادی رو ازاون مشاهده کنید .این گیاه پرخاصیت هیچ خار و مانعی نداره و به راحتی کنده میشه .

این گیاه معمولا بصورت خودرو در ميان مزارع گندم و ذرت و درمناطق کوهستانی رشدمیکنه .چاي كوهي در اروپاو آمريكا بنام سنت جونز شهرت دارد و مدتي است كه بسيار معروف شده است .
جالبه بدونید كه روغن چاي كوهي براي مدت سه قرن در انگلستان تنها داروي زخم ها بوده .چاي كوهي در ايران در دامنه كوههاي البرز ،‌كرج ،‌چالوس و مازندران و نقاظ غرب ايران به حد زياد رشد میکنه.
در اروپا نونوائيها اين گياه را خوب مي شناسن چون كمي از اونو به نون اضافه میکنن که باعث خوش طعم شدن نون میشه .
ازجمله خواص چای کوهی میشه به موارد زیر اشاره کرد:
1)ضد كرم معده و روده .
2)ادرار آور وقاعده آور .
3)گرفتگي صدا را باز مي كند و خلط آور .
4)براي درمان مرض كزاز بكار مي رود.
5)اگر برگ آنرا بصورت پودر درآوردید و روي زخم هاي عميق و متعفن بپاشيد اين نوع زخم ها را خوب مي كند.
6)درمان كننده اسهال و اسهال خوني.
7)براي درد دنبالچه بهترين دارو ست .
8)اگر مشكوك به خونريزي مغزي هستيد و يا احتمال خونريزي مغزي وجود دارد حتما از اين دارو استفاده كنيد .
9)ضعف جنسي را درمان مي كند.
10)درمان كننده بيماري مننژيت است .
11)براي درمان فلج بكار مي رود .
12)سياه سرفه را از بين مي برد.
13)درد پشت و گردن و خشكي گردن را درمان مي كند .
14)براي كم خوني مفيد است .
15)بسیار اشتهاءآور.
16)ضد افسردگي .
17)درمان كننده بيخوابي
18)درمان کننده فوق العاده برای سرماخوردگی
19)براي درمان تب و اثر نيش سمي حشرات هم بسیار مفیده

...(بسه یا بازم بگم؟ خب یه زحمت بخودتون بدید برید پیدا کنید ببینید واقعا چه لذتی داره جوشونده این گیاه )

 

 تصویر گیاه چای کوهی در مسیر خانیک

 نمایی از دره های زیبا و شیارهای خوش منظره

روستای پرنگین

 اینجا پروانه های خوش رنگ و در اندازه های مختلف از آدمها نمیترسن و به راحتی میتونی از نزدیکترین فاصله اونها رو مشاهده و حتی ازشون عکس بگیری 

 

روستای پرنگین

درطول مسیرعلاوه برگلهای مشهور مناطقی دیده میشه که بصورت گسترده پوشیده از گلهای وحشی با رنگهای زیباست که نمونه اون رو در زیر میبینید اما چون بقیه مناطق در قسمتهای جنوبی یا شمالی کوه قرار داشت و از مسیر فاصله زیادی باید پیدا میکردی تا بتونی تصاویر خوبی ازشون بیگیری و دوربین منم که حرفه ای نبود مجبور شدم به همین تصاویر اکتفا کنم تا به موقع خودم رو به خانیک برسونم .البته در تصویر زیر خوب دیده نمیشه درادامه این شیار گلهای زیبای بنفش رنگی وجود داشت که خیلی زیبا بودن.

روستای پرنگین

 

اینم یه نمای زیبا از رویش گلهای محمدی بصورت خودرو در طول مسیر که بعضی مواقع تصاویر خیلی قشنگی رو بوجود میآورد.

روستای پرنگین

 گیاه گزنه از جمله گیاهان پر رشدیه که در روستا و اطراف اون فراون به چشم میخوره .این گیاه معمولا بصورت گسترده و کنار هم (یه گیاه اجتماعی ) دیده میشه . خواص زیادی برای بیمارهای فشار خون و قند و دیابت داره اما بصورت عمومی برطرف کننده دردهای استخوانی و برخی بیماریهای پوستیه اما بخاطر گزیدگی ناشی از برخورد گیاه با پوست عمدتا آدمها ازاین گیاه فراری هستن.

همنشینی این گیاه دارویی با گلهای وحشی در طول مسیر دیدنیه.

روستای پرنگین

روستای پرنگین

 این گل رو من خودم تاحالا ندیده بودم اما امسال در اطراف روستا زیاد به چشم میخورد یک گل تک شاخه شبیه گل مریم و یا گل نرگس با گل ها ستاره ای شکل که سفید بود و پرچم های نارنجی رنگ زیبای داشت .

روستای پرنگین

 امسال به لطف خدا پرنده های زیادی رو میشد در اطراف روستا مشاهده کرد که اگر از شر اهالی شیزر و شکارچی های این روستا در امان باشن حال و هوای خوبی رو به روستا میدن .اهالی طی یکی دوسال گذشته به این نتیجه رسیدن که وجود این پرنده ها موجب برکت برای روستاست و از شکار اونها خودداری میکنن و تا جای ممکن مانع شکار پرنده ها میشن .تصویر بالا هم یه پرنده زیبا بود که باوجودنزدیک بودنم بهش ازم فرار نمیکرد و بخاطر حرفه ای نبودن دوربین کمی تار دیده میشه.

روستای پرنگین

 ازجمله تصاویری که شاید درطول مسیر زیاد باهاش مواجه بشید استراحتگاههای چوپانی هست که نمونه اون رو در عکس بالا میبینید الان قصد ندارم درموردش توضیح بدم .اگه فرصتی بود انشالله در پست های بعدی در مورد انواع استراحتگاه بیابانی وچوپانی و چگونگی ساخت و استفاده اون توضیح خواهم داد.

بلاخره بعد ازکلی زحمت و حدود دوساعت پیاده روی اونم از بیراهه خودم رو به چشمه آق سو که دوسال پیش درمورد براتون نوشتم رسوندم اما چون از مسیر دیگه ای رفته بودم کمی منحرف شدم و مجبورشدم از خط راس کوه خودم رو به مسیرانتقال آب برسونم . بدنیست بدونید که 15ساله که اهالی برای انتقال آب این چشمه معدنی به روستا طرحی رو ارایه کردن و ازهمون سال پیگیر انتقال آب شدن که تقریبا 4سال پیش مبلغ 40میلیون تومن اعتبار براش مصوب شداما تاکنون ادارات مرتبط از اجرای این طرح خودداری کردن و باوجودیکه اهالی حاضرشدن باگرفتن تجهیزات خودشون اینکارو هم انجام بدن اما مسوولین زیر بار نرفتن تااینکه امسال  به همت اهالی روستا در کرج و تهران مبلغی جمع شدو ابزار لازم تهیه و باعزیمت تعدادی از اهالی به منطقه وکمک ساکنین آب چشمه ظرف ده روز و بامبلغی حدود 15میلیون تومن به روستا منتقل شد.

روستای پرنگین

روستای پرنگینباخودم فکرکردم بخاطر کنده کاریهای صورت گرفته حتما مسیرلوله مسیرخوبی برای حرکت بشمار میره وبهتره ازهمین مسیرحرکت کنم اما چشمتون روز بد نبینه وقتی مسیربه بالای چشمه رسید جایی که لوله از روی زمین منتقل میشد باصخره های وحشتانکی مواجه شدم اما کم نیاوردم و گفتم وقتی بشه لوله و این تجهیزات رو ازاین مسیرمنتقل کرد حتما میشه خودم هم ازهمین مسیربه چشمه برسم .اما غافل بودم ازاینکه حرکت دراین مسیر یعنی دست وپنجه نرم کردن با مرگ.درطول مسیروقتی صخره های تند و تیز رو پشت سرگذاشتم و فکر اینکه دوباره ازاین مسیر برگردم رو هم توی سرم راه نمیدادم به جاهایی رسیدم که فقط با گرفتن یک گیاه خودم رو روی دره نگه میداشتم .اگر این جملات من ناامیدی نمیاره بعضی جاها حتی به مرگ فکر میکردم چون نه راه پس داشتم نه راه پیش .یه پام روی یه صخره و یه پای دیگه روی صخره دیگه ای و با دستم در شیار بین دو صخره فقط یه گیاه تمام دلخوشیم بود که بتونم ازاون گرفتاری جون سالم به در ببرم .باتمامی سختی ها مسیرم رو ادامه دادم تاجایی که دیگه فقط دره دیده میشد و لوله فاصله بین دو صخره رو روی هوا آویزون بود .فکربرگشت رو نمیکردم و فقط میخواستم ازاینجا بیرون برم اما شدنی نبود بفکرم افتاد که ازلوله آب آویزون بشم و مسیرم رو ادامه بدم اما لوله نمیتونست وزن منو تحمل کنه و ازطرفی دستای من تاول زده بود و قادر نبودم بدرستی نه صخره ها رو ونه لوله  رو بگیرم و امکان سقوطم وجود داشت .

درآخرین نقطه مجبورشدم بشینم و استراحت کنم تا جون تازه ای بگیرم وقتی فکرشو میکردم که چطوری باچه سختی  این لوله رو ازاون مسیر سخت که حتی نمیشه خودت رو کنترل کنی و سالم برسونی، منتقل کردن واقعا این همت رو تحسین میکردم.

 

روستای پرنگین

این تصویر مربوط به خروجی اصلی چشمه است که اهالی با درست کردن یک حوضچه آب اون رو به روستا منتقل کردن

بلاخره بعد از استراحت کوتاهی به هرزحمتی بود از مسیری که رفته بودم برگشتم و با قرار گرفتن در خط راس کوه خودم رو به جاده و چشمه رسوندم .کمی آب خوردم و یه بطری آب خنک هم برداشتم و حرکت کردم و ساعت 12:30 خودم رو به خانیک رسوندم و بعداز نمازو کمی به درختها رسیدگی کردیم و با چای کوهی که در مسیر کنده بودم یه دم نوش آماده کردیم و باخوردنش حسابی سرحال اومدم . ناهار مختصری داشتیم که با آقا ابوالفضل خوردیم .

روستای پرنگینروستای پرنگین

تصویر زیر مربوط میشه به قلعه دختر که قبلا هم ازش اسم بردم .محدوده قلعه در تصاویر دوم با خطوط مشکی مشخص شده و الان فقط دیواره های جنوبی و شمالی اون که صخره ای هست باقی مونده ولی به راحتی میشه محدوده قلعه رو مشاهده کرد. گفته میشه این قلعه متعلق به شاهزاده ای بوده که ازاین محل برای خودش مأمنی ساخته بوده و چند سال پیش در بالای برج و باروی اون آثاری از خنجر و برخی سلاحهای قدیمی پیدا شدکه بدلیل کم توجهی  اهالی ازبین رفت .

روستای پرنگین

قلعه از لحاظ سوق الجیشی در منطقه حساسی واقع شده و قابلیت نظامی خوبی داره بطوریکه کاملا به جاده اشرافیت داشته و درصورت حمله از قسمت شمالی کمترین آسیب رو میدیده و امکان نفوذ هم دراون تقریبا صفر بوده دیواره های شمالی و جنوبی اون کاملا صخره ای ولی ظاهرا دیوارهای غربی و شرقی دست ساز بوده که درطول زمان ازبین رفته .

همنجور که درتصویر کاملا مشهوده قلعه دارای برج دیده بانی سنگی بوده که بصورت دو تکه دیده میشه اما معلوم نیس واقعا بصورت دو تکه ساخته شده یا اینکه شکل طبیعی صخره اینطوریه اما یه روایت بین اهالی هست که این برج شامل دو تکه سنگ بزرگه که با ساروج روی هم قرار گرفته اما آیا واقعا واقعیت داره یا خیر هنوز مشخص نیست.

آثار پیدا شده ازاین قلعه نشون میده اینجا درگیریهای زیادی رخ داده و تعداد زیادی از لشکریان دوطرف درگیر تلفات جانی داشتن و این نقطه مدفن کشته شده هاست .

 

روستای پرنگین

این قلعه معماهای زیادی داره که تا زمانیکه پای کارشناسان میراث فرهنگی به منطقه بازنشه معلوم نیست تاکی سربه مهر باقی بمونه.

مسیراین قلعه تا روستا حدود سه ساعت مسافت داره که در بعضی ازنقاط بسیار صعب العبوره و برای حضور خانمها و بچه ها بسیار خطرناکه اما آقایون اگه مثل من به بیراهه  نزنن میتونن به راحتی خودشون رو به اینجا برسونن.

بعد ازاین نقطه یک دره وکوه تعلق ارضی به روستای پرنگین داره و تقریبا جزو شمالی ترین نقاط روستا محسوب میشه که بعد ازاون مرز جغرافیایی گیلوان از توابع شهرستان طارم قرار داره .


نظرات شما عزیزان:

جعفري
ساعت23:59---20 خرداد 1393
با سلام و عرض ادب
با سپاس از مطالب بسيار زيبا و عكسهاي جذاب و ديدني .لطفا عكسهاي بيشتري از اين منطقه خوش آب و هوا در وبلاگ قرار دهيد .
موفق باشيد


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









نوشته شده در تاریخ دو شنبه 19 خرداد 1393 توسط علی جعفری

برچسب ها: شهرستان سلطانیه  روستای پرنگین  شیزر بوجی چمه چمرود ونونان قشلاق آقزوج تازه کند برنقور 
مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Blog Skin